حرف بی حساب کاسبان بحران سازی در نشر، آیاممیزی مشکل اصلی نشر کشور است؟

به گزارش وبلاگ مونوپاد، خبرنگاران؛ گروه فرهنگ: برطرف فعالیت ممنوع القلم ها یکی از چالش برانگیرترین عباراتی بود که از زبان رئیس جمهور و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ماه های نخست از فعالیتشان در حوزه فرهنگ به زبان آورده شد. عبارتی که در واقع نشان از تغییر نگرش دولت تدبیر و امید به مقوله نظارت پیش از چاپ (ممیزی) داشت و به دنبال آن نیز سیل مجوز های انتشار کتاب که در دوره وزارت سید محمد حسینی از دادن آن به بسیاری از آثار امتناع می شد به سوی دفاتر ناشران روانه شد. حاصل این اتفاق نیز انتشار کتاب هایی بود که بودنشان در بازار کتاب رفته رفته در حال تبدیل شدن به یک تابو در میان مخاطبان کتاب به شمار می رفت.

حرف بی حساب کاسبان بحران سازی در نشر، آیاممیزی مشکل اصلی نشر کشور است؟

ممیزی کتاب و یا همان نظارت پیش از انتشار در تمامی سال های گذشته یکی از چالش برانگیز ترین موضوعات مطرح شده در حوزه نشر به شمار می رفت. اگر دولت قبل با نگاه خاص خود به ممیزی کتاب که در برهه ای حتی به صادر نشدن مجوز انتشار کتاب های کلاسیکی چون لیلی و مجنون شد و هشت سال قوانین و ضوابط خاصی را بر نشر کتاب در کشور وارد ساخت؛ در دولت جدید نیز صدور مجوز انتشار و اعلام وصول برای کتاب هایی همچون ایران در گذر روزگاران بود که نشان از تغییر رویه و قوانین حاکم بر ممیزی کتاب داشت. اگر مهمترین اتفاق دولت نهم و دهم به گفته بسیاری از نویسندگان در محاق ماندن آثاری بود که اجازه انتشار به آنها تا چندین سال داده نمی شد و به زعم آنها همین موضوع رفته رفته انگیزه خلق شاهکارهای ادبی را نیز از نویسندگان می گرفت و چه بسا شاهکارهایی خلق می شد که اصلا اجازه انتشار در زمان خود را نمی یافت؛ اما در دولت جدید و با تغییر نگرش در ممیزی کتاب نیز که منجر به انتشار بسیاری از آن آثار و نیز آثاری تازه تر شد، سهم ادبیات ایران چیزی بیش از آثار میان مایه و نازل و تهی از اندیشه و ناتوان در تاثیرگذاری شگرف در مخاطب نبود.

بر این مبنا هر دو رویکرد اتخاذ شده برای ممیزی کتاب نوعی گام برداشتن در راستا افراط و تفریط بود که نشان می داد مساله خلق نشدن ادبیات پرمایه و ماندگار ایرانی ریشه در علت هایی فراتر از ممیزی کتاب داشته است.

حرکت نشر کشور بر مبنای آمار

در سال 1392 و به گواهی آمار منتشر شده در موسسه خانه کتاب از میان 64633 عنوان کتاب منتشر شده در کشور بیش از 51 هزار عنوان کتاب تالیفی بوده است که سهم ادبیات در آن تنها 7160 عنوان کتاب بوده که شامل 7160 عنوان کتاب تالیفی و 1750 عنوان کتاب ترجمه شده بوده است. به عبارت ساده تر متوسط انتشار کتاب ماهانه در این سال 8377 عنوان کتاب بوده است.

اما نکته جالب تر در این میان آمار نشر در 9 ماه ابتدایی امسال است. بر اساس این آمار در 9 ماهه نخست امسال 48431 عنوان کتاب منتشر شده که سهم ادبیات از میان آنها 7225 عنوان بوده که شامل 5601 اثر تالیفی و 1624 اثر ترجمه شده است. این به معنی آن است که 9 ماهه نخست امسال سهم متوسط ماهانه انتشار کتاب 5383 عنوان کتاب بوده است.

این اختلاف اندک به معنای آن است که به طور طبیعی و با تغییر شرایط ممیزی کتاب در کشور اتفاق خاصی در جریان انتشار کتاب رخ نداده است و حتی به طور طبیعی و مفروض حتی هیچ سیلی در راستای انتشار کتاب در کشور به راه نیفتاده است و شرایط انتشار کتاب و به طبع کتاب خوانی به روال سابق خود در حال گذران زندگی است. سوالی که در این میان مطرح می گردد این است که اگر ممیزی مشکل اصلی خلق ادبیات پرمایه در کشور بوده و هست، چرا امروز و با کاهش غلظت آن شاهد جرقه های فراوری اثر شاخص در ایران نیستیم و اگر هم اینطور نیست و نقش ممیزی در این فرایند کم رنگ است چرا تا این اندازه برای آن در برطرف مسائل نشر ارزش قائل می شویم.

آدرس غلط به نشر می دهند

علی شجاعی صائین مدیر دفتر توسعه کتاب و کتابخوانی وزارت ارشاد، پیش از این در این زمینه به وبلاگ مونوپاد گفته بود: در همان ایامی که هنوز صحبت از حضور من در اداره کتاب نبود این سوال شما را از یکی از ناشران عظیم کشور پرسیدم. پاسخ او این بود که ممیزی مساله پنجم و یا ششم من است و اصل گرفتاری ما در موضوع فروش کتاب است و باید برای آن فکری گردد.

وی البته به این موضوع نیز اشاره دارد که نگاه خودش حاکی از آن است که اطلاق مساله ممیزی به عنوان مادر مسائل نشر در کشور نوعی اغراق و عظیم نمایی و آدرس غلط دادن است چرا که به طور متوسط هر ساله کمتر از 50 اثر در ممیزی مانده و معطل می شوند که بخش قابل توجهی از آنها نیز در حوزه ادبیات نیست.

شجاعی همچنین معتقد است طرح مساله ممیزی به این صورت نوعی سطحی و تفرقه انگیز بودن را در ذهن متبادر می نماید که نشان از آن دارد که تصور درستی درباره ممیزی وجود ندارد. به عبارت دیگر گروهی درباره ممیزی عظیم نمایی می نمایند و احتمالا برخی افراد هم نگاه سیاسی دارند و با دولت خاصی هم مسأله ندارند، با کلیت نظام مسأله دارند.

همفکری برای حل یک معضل

از سوی دیگر محمود آموزگار رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران نیز در اظهار نظر دیگری با اذعان به اینکه مساله ممیزی نیز یکی از مسکلات کلان عرصه نشر کشور به شمار می رود با بیان اینکه مسائل نشر موضوعی ملی است و حل آنها نیز عزم ملی می طلبد و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به تنهایی قادر به حل آن نخواهد بود در تبادل نظر با وبلاگ مونوپاد اذعان می دارد: در خصوص ضوابط نشر مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز، کارگروه حقوقی ضمن آنالیز همه جانبه مصوبه مزبور و سایر قوانین آسیب های این حوزه را به ویژه در حوزه های هنر و ادبیات و علوم انسانی شناسایی نموده و با ارائه راه حل های قانونی به تشریک مساعی با مسئولان پرداخت، به نحوی که شاهدیم نقطه نظرات این کارگروه در خصوص مسائل حوزه ممیزی و راه حلهای پیشنهادی آن به ویژه از منظر حقوقی مورد عنایت و توجه مدیران وزارت ارشاد قرار گرفته است. به نظر من باید تقویت این کارگروه با هدف قانونمداری مجدانه پیگیری گردد.

این نقطه نظر آموزگار در کنار آنچه از سوی علی شجاعی صائین در این زمینه مطرح می گردد حاکی از آن است که نفس وجود ممیزی و نوع روبروه با آن در صورت راهنمایی و مقابله صحیح می تواند از یک چالش در عرضه نشر - هرچند که واقعا نمی توان در مختصات زیستی انقلاب اسلامی وجود آن را یک چالش دانست- به بک فرصت مبدل گردد و کارایی ادبیات و نشر را در جهت دهی فکری به جامعه توسعه ببخشد. به همین دلیل است که اظهار نظرهای جسته و گریخته ای که سعی دارند موضوع ممیزی را کماکان مشکل محوری نشر معرفی نمایند خواسته و ناخواسته در صدد معرفی راستا اشتباه به جامعه نشر کشور هستند.

ترجیح اصل بر فرع

محمد حقی عضو هیئت مدیره کتابستان قم نیز در همین زمینه پرداختن بیش از اندازه به مساله ممیزی را در دولت فعلی نوعی نشانی غلط دادن به مخاطب اعلام می نماید و می گوید: آسان ترین راه ممکن برای فضاسازی و مخالف خوانی توسط جریان فرهنگی حاکم در وزارت ارشاد این است که به سراغ مساله ای برود که اجرای آن باری برای دولت ندارد و مساله ممیزی از آن دست موضوعاتی است که برای ارشاد درگیری چندانی از حیث اجرا ایجاد نمی نماید.

وی ادامه داد: مشکل اصلی نشر کشور ما در حال حاضر ضعیف شدن بنیه خرید کتاب جامعه کتابخوان ایران است. یعنی همان جامعه ای که اهل کتاب و مطالعه است و چرخ اقتصاد کتابفروشی ها را می چرخاند. این جامعه در حال حاضر با ضعف بنیه مالی برای خرید کتاب روبرو شده است و باید به داد آن رسید. این کار اگر بخواهد میسر گردد ضروری است در دولت ستادی برای آن ایجاد گردد و چند وزارتخانه برای حل آن مامور شوند و در کار درگیر شوند. اما وقتی اراده ای برای این مساله نیست به طور طبیعی به سراغ موضوعی مانند ممیزی می فرایند که به سادگی می گردد رسانه ها را درگیر آن کرد.

به اعتقاد حقی پر استقبال ترین کتاب های موجود در جامعه ما از اساس مسئله ای در زمینه ممیزی نداشته اند و در مقابل آثاری که مدت ها رد محاق ممیزی بوده اند و در دولت فعلی توانستند منتشر شوند هیچ اتفاق و تحولی را در بازار نشر ایجاد ننموده و رونقی به آن نداده اند که این مساله تایید نماینده این نکته است که تاکید بیش از حد بر مساله ممیزی به عنوان مشکل بازار نشر چیزی جز دادن آدرس غلط دادن به مخاطب نیست.

رتبه دست چندمی ممیزی در میان مسائل نشر کشور

غلامعلی حداد عادل رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی و از چهره های سیاسی-فرهنگی کشور که به گفته خودش تنها در کتابخانه شخصی خود 30 هزار عنوان کتاب دارد در همین زمینه نقطه نظرات جالبی دارد.

حداد در توصیف خود از مسائل اصلی و ساختاری نشر در ایران و صندلی ممیزی در میان آن با تقسیم بندی مسائل نشر در کشور به دو طبقه فراوری و توزیع، می گوید: در حوزه فراوری 3 موضوع زیرساختی مهم وجود دارد. اول فراوری کاغذ است که می تواند موجب وابستگی به دیگر کشورها گردد، دوم، تجهیزات چاپ است که باید در این مورد، فراوری ماشین آلات چاپ و وسایل را در ایران تشویق کرد و سومین مورد در حوزه فراوری نیز، مربوط به تربیت نیروی انسانی در همه سطوح است.

وی اما در خصوص مسائل بخش توزیع نشر نیز به مسائل راهبری مانند موضوع پخش که ناشران بسیاری را در کشور دچار بحران نموده است، شمارگان پایین، تبلیغات ضعیف و غیر ساختاری در حوزه کتاب و تامین زیرساخت های حقوقی نشر اشاره نموده و در نهایت موضوع ممیزی را نیز با قرار دادن در این طبقه به این شکل نگاه می نماید: شخصاً معتقدم ممیزی ضروری است و هر ملتی که اخلاقیات، هویت ملی و مقدساتی داشته باشد، باید حریم آن الزامات را حفظ کند. ممیزی ربطی هم به ملت ایران یا انقلاب اسلامی ندارد. انقلاب هم که نشده بود، ملیت و حریم هایی داشتیم که البته چندان رعایت نمی شدند. ولی به هر حال در هر کشوری، حریم هایی وجود دارد که رعایت می شوند. اما نکته این جاست که افرادی که می خواهند در زمینه ممیزی کار نمایند، باید همه جهات را در نظر بگیرند. این کار نباید، به صورت ماشینی و مکانیکی انجام گردد. صرف وجود یک لغت در کتاب، دلیل بد بودن آن یا صرف نبودنش، دلیل خوب بودن کتاب نیست. ممکن است کتاب ظاهر خوبی داشته باشد، اما باعث اختلاف ترک و لر یا شیعه و سنی گردد.

وی همچنین معتقد است وزارت ارشاد باید به ناشران کشور مشاوره حقوقی بدهد و ایجاد یک دفتر تخصصی در این زمینه برای مشاوره رایگان و خصوصی در این زمنیه می تواند موجب کاهش مسائل و اصطکاک های موجود در این زمینه گردد.

آیا برنامه ای وجود دارد؟

اما نکته قابل توجهی که از مجموعه این اظهار نظرها و نیز اظهارنظرهای مشابه می توان به دست آورد چند سوال است. نخست اینکه آیا با وجود اذعان به رتبه دست چندمی ممیزی در بیان مسائل نشر چرا کماکان بیشتر همت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حوزه نشر بر برطرف این مشکل دست چندمی متمرکز شده است و از اساس چرا هیچ تصمیم و اتفاق عملی، حمایتی و حتی مشورتی در زمینه حل مسائلی غیر از ممیزی را شاهد نیستیم؟ آیا بار تبلیغاتی مانور به روی ممیزی به عنوان مشکل اصلی نشر می طلبد که از اقدام برای برطرف سایر مسائل چشم پوشی گردد و یا اینکه برنامه ای برای برطرف سایر مسائل وجود ندارد؟ این سوالی است که باید مدیران وزارت ارشاد در آستانه به نیمه رسیدن دوره فعالیتشان در این نهاد به دنبال پاسخی قانع نماینده برایش باشند.

منبع: خبرگزاری مهر

به "حرف بی حساب کاسبان بحران سازی در نشر، آیاممیزی مشکل اصلی نشر کشور است؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "حرف بی حساب کاسبان بحران سازی در نشر، آیاممیزی مشکل اصلی نشر کشور است؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید